من گلهاي زيادي را ديده ام...
من گل لاله را مي شناسم..
گل نسترن را..
گل شقايق را..
با گل مريم و سوسن همنشين بوده ام..
اما!
هيچ گلي براي من گل نرگس نمي شود من عاشق و ديوانه گل نرگسم.
با خود عهد بسته ام تا آن هنگام که در سرزمين گل نرگس هست ديگر از عشق گل نرگس با هيچ گلي سخن نگويم.
تو خود بگو که آيا تا وقتي وجود گل نرگس ارواحنا فدا هست مي توان عاشق و دلباخته گل ديگري شد.
من گلهاي زيادي را ديده ام..
اما هيچ کدامشان براي من گل نرگس نمي شود.
گل يگانه تنها نوازشگر من!...."مهدي".
................
در ضيافت تولدت...
خاک در شکوه جنبشي دگر...
رخت زرد خويش را دريد....
و تکان تازه اي به خويش داد...
هم بدين سبب به رود زد...
تا غبار تاخت ستمگران دهر را....
دگر گذر آب شستشو دهد.
انتظار سهم ماست...من گلهاي زيادي را ديده ام...
من گل لاله را مي شناسم..
گل نسترن را..
گل شقايق را..
با گل مريم و سوسن همنشين بوده ام..
اما!
هيچ گلي براي من گل نرگس نمي شود من عاشق و ديوانه گل نرگسم.
با خود عهد بسته ام تا آن هنگام که در سرزمين گل نرگس هست ديگر از عشق گل نرگس با هيچ گلي سخن نگويم.
تو خود بگو که آيا تا وقتي وجود گل نرگس ارواحنا فدا هست مي توان عاشق و دلباخته گل ديگري شد.
من گلهاي زيادي را ديده ام..
اما هيچ کدامشان براي من گل نرگس نمي شود.
گل يگانه تنها نوازشگر من!...."مهدي".
................
در ضيافت تولدت...
خاک در شکوه جنبشي دگر...
رخت زرد خويش را دريد....
و تکان تازه اي به خويش داد...
هم بدين سبب به رود زد...
تا غبار تاخت ستمگران دهر را....
دگر گذر آب شستشو دهد.
انتظار سهم ماست...
اعتراض نيز...
ما ظهور تو را به انتظار..
با طلوع هر سپيده آه مي کشيم.
قدوم منجي فرخنده باد.
اعتراض نيز...
ما ظهور تو را به انتظار..
با طلوع هر سپيده آه مي کشيم.
قدوم منجي فرخنده باد.