پيام
+
معتصم يک عده را اجير کرده بود که بيايند عليه امام شهادت بدهند که او قصد شورش داشته
امام را به قصر آورد و گفت: تو قصد شورش داري؟
امام فرمود: هرگز!
معتصم شاهدها را آورد و شهادت دادند.
امام در ايوان قصر ايستاد. دستانش را به سمت آسمان برد و فرمود:
خدايا! اگر اينها تهمت مي زنند، سزاي کارشان را نشانشان بده!
ناگهان ايوان به لرزه افتاد. همه به زمين مي افتادند.
معتصم وحشت زده شد...
چلچراغ شهادت
91/7/25
ا.سادات.هاشمي
گفت: يابن رسول الله! من توبه مي کنم! از خدا بخواه اين لرزه را فرو بنشاند.
امام فرمود: خدايا! اين لرزه را آرام کن! خودت مي داني که اينها دشمنان من هستند.
ايوان آرام شد.
و کينه معتصم شديدتر شد و به فکر مسموم کردن امام افتاد...
قصص الانبياء/ ص 830