پيام
+
نزار قباني محبوبترين شاعر عرب در مصاحبهاي در مورد جايزه نوبل گفت: فکر جايزه نوبل را از سرتان بيرون کنيد. اين جايزه جنگ سردي بين دو پادگان است و اسبهاي عرب در آن جايي ندارند. گويا آنها از پوست گندمي ما خوششان نميآيد... با جايزه «جدايي نادر از سيمين» مقايسه کنيد... لينک زير را حتما بخوانيد!
زهرا بشري موحد
90/11/15
ا.سادات.هاشمي
http://www.khakestaresard.parsiblog.com/
خانه ي خانواده
سلام عليكم ، فكرش را ؟ يا فكر گرفتنش را ؟
ا.سادات.هاشمي
آقاي يزدي! وقتي مثلا مادرتون بهتون گفت که فکر دختر خالتو از سرت بيرون کن به مادرتون گفت فکر دختر خالمو يا فکر ازدواج باهاشو! واه! يه چيزا ميگيدا
خانه ي خانواده
مثال خوبي بود خانم هاشمي ، البته بنده با دختر عمه ام ازدواج كرده ام ! بگذريم ، جايزه ي نوبل يك جرياني است ، همان جنگ سردي كه فرموده ايد ، به جريان فكر كردن فكر مي كنم فرق داشته باشد با بفكر اين بودن كه آنرا چگونه بدست آورد ؟ خلاصه فكركردن به دو پرسش است ، آن چيست ؟ چگونه بدست آوريم ؟
.:راشد خدايي:.
مبارک باشه جناب يزدي!
خانه ي خانواده
جايزه ي ( جدايي نادر از سيمين ) هم همينطور ، مثلا شما مي دانيد آن چيست ، ولي مسلما در پي گرفتنش نيستيد ، مثل همانكه براي گرفتنش مثلا با خيليها عكس گرفت ! ووو
ا.سادات.هاشمي
آقاي يزدي شما دارين در لفظ مناقشه ميکنيد. «فکر چيزي را از سر بيرون کردن» يه اصطلاحه که هرکس معناش رو ميدونه. نيازي نيست به تأويلش ببريد! اگر با يه دانش آموز ابتدايي طرف بودم حتماً براش مطلب رو باز ميکردم ولي با سابقه اي که توي پيامهاي شما ميبينم يا خودتون متوجه مغالطاتتون هستيد که فبها.. و اگر نيستيد که خيلي عجيبه!
خانه ي خانواده
خواهر خوبم ، اصلا فكرش را از سرتان بيرون كنيد ! حالا ما يك حرفي زديم !