شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ آخرين شهيد کربلا هم به خاک افتاد.. گرد و غباري سياه و تاريک به پا خاست. بادي سرخ وزيد. هيچ چيز پيدا نبود. آسمان سرخ شد. آفتاب به قدري گرفت که ستارگان در روز پيدا شدند. زير هر سنگي خوني تازه مي‌تراويد. مردم پنداشتند عذاب فرود آمد. يک نفر در لشگر آمد و فرياد مي‌زد. خواستند ساکتش کنند گفت: «چگونه فرياد نزنم وقتي مي‌بينم رسول خدا ايستاده به زمين نگاه مي‌کند و جنگ شما را مي‌بيند.
من مي‌ترسم اهل زمين را نفرين کند و من نيز با آنها هلاک شوم. مردم به هم گفتند: «ديوانه است»...... او جبرئيل بود...
ا.سادات.هاشمي
رتبه 88
7 برگزیده
951 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top