سلاااااااااااااااااااام انسي جونم
مهلا چقدر بامزه اس ....يه بار بيار زيارتش كنيم...وقت داره؟!
چرت و پرتات از شعرات باحال ترند!!!دفعه بعد هم چرت و پرت بنويس!!!!
محمد رضا دايي مهلاس ديگه نه؟
خب خوبه لا اقل...
باشه..
واقعا؟!..
باور نميكنم...عشق مني هنوز
جيگر مهلا رو خام خام بخورم يا بپزم اول؟
واي كه اين تيكه ي آخر چقدر با نمك بود...
باورم نميشه مهلا گفته باشه...
حالا منظورتون از بچه ها اين آقا محمد رضاي رشيد ما كه نبود؟؟!
و راستي...
همشيره فرمودند ظاهرا از دست ما دلخور بودين...جدا من فكر نمي كردم اون شعر كار خودتون بوده...
فكر مي كردم انتخاب كردين...
خوب من چه مي دانستم؟!
اين جملات درهم و برهمتونم كلي قشنگ بود...
ميگم راستي نميشه سواشون كرد؟! يعني درهمه همشون...
اون وقت كيلويي چند؟!
انصافا جالب بودن!
اميدوارم ايام بكامتون باشه
ياعلي
محمد رضا و مهلا چي بوده جريانشون؟
احتمالا ما چيزي از اين پست نبايد ميفهميديم كلا...
ببخشيد اگر يه جاهاييشو فهميدم
سلام
چه عجب آمديد!
به نظرم خوب بود!
اما اينا كه (دَرهم) بود اگه ميخواستيد (سوا كنيد) چه مينوشتيد؟
آپ هم آپهاي قديم
ما كه از اين كلمات چيزي سر در نياورديم
الا قسمت ضرب و تقسيم
كه اونهم جوابش خلاف عقل در اومد
حساب كتاب جديده؟
يه چيزي علاوه بر هر چيز ديگه اي كه ممكنه داشته باشن صداقته. نه صداقته دروني نويسنده نه. صداقت اجرا. نمي دونم چه جوري بگم. كلا خوبه كه لا اقل به روز شديد...
سلام....
به به...
آخر چرت و پرت بود خدا وكيلي....
به مهلا بگو درگير همين ضد حال هاشم كه پابندش موندم ديگه....
ميدونستم اينجوري به غيرتتون بر ميخوره
زودتر اقدام مي كردم.
اول!