سلام
يه دانشجوئم از نوعه شريفيش. اينجا توي سايت خوابگاه غرق درس و اينترت و جستجوي صفحات و... بودم. پيغامتون رو ديدم. اومدم سري بزنم. رسيدم به اين پست...
كعبه ي او. بدجوري اين چند مدت دور افتادم. اونقدر دلم تنگ بود كه هنوزم كه دارم اينا رو مي نويسم اشكام امون نمي دن توي سايت آبروم رفته.
اخه عاشق ابرو مي خواد چي كار...
زيبا بود از كعبه بازم بنويسيد... بازم
مثله بي تابي لحظه هاي ماندن و دستي كه دراز ميشه كه بره برسه به مقصود...نگاهت متصل به آسمون بي کران الهي
حس ديددن خانه خدا يه حس خاصه. خيلي با حاله.
خدا ان شا الله باز هم بهتون روزي كنه
وبت با حاله من خيلي خوشم اومد اميدوارم بارزم كامنتتو توي وبمون ببينم
باي
سلام. داغ دلم تازه شد. حسرت ديدن كعبه. حسرت غربت بقيع. دعا كنيد قسمت ما هم بكنن
خوش به سعادتت
نميگي اينجوري تعريف ميكني بعضي ها تا حالا نرفتن و دلشون مي خواد؟!!!
يا حق