سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
آن که میانه‏روى گزید ، درویش نگردید . [نهج البلاغه]
 
امروز: پنج شنبه 103 آذر 1

سلام
این هم دومی!


خورشید از کنجی رسید آرام آرام
روی زمین دستی کشید آرام آرام

دستش به صحرایی رسید و تیغ آتش
انگشت هایش را برید آرام آرام

ابری غزل می خواند و اشک داغ مردان
روی محاسن می چکید آرام آرام

خورشید هم آمد کمی باران بنوشد
این درد دل ها را شنید: «آرام آرام _

وقت وداع ِ .. نه، وصال ما رسیده
باید کفن بر تن کنید آرام آرام»

از آن طرف شیون به پا شد داشت آتش
خون زمین را می مکید آرام آرام

خورشید گرمش شد و بالا رفت از آن پس
از روز می شد ناامید آرام آرام

چشمی به هم زد خون ز چشمانش فرو ریخت
گم شد در آن سرخ و سپید آرام آرام

در چشم خون آلود آب از بین می رفت
تصویر اندامی رشید آرام آرام

آن سو غروب هق هق و همگام با آن
قلبی در این سو می تپید آرام آرام

خون گریه ی خورشید هم خشکید و تنها
از نیزه ها خون می چکید آرام آرام

روی زمین پر بود از چشمان خاموش
خورشید می شد ناپدید آرام آرام

-------------------------------

به جان خودم، به جان خانم‏ها(بی اجازه به جونشون قسم خوردم)، نمی گویم به خدا، به جان هر چیزی که با خ شروع می شود (که مجازا خیلی ها را شامل می شود) ما خانم‏ها اینقدر ها هم بی جنبه نیستیم. (به اساتید گرامی: آقای میرشکاک، کاکائی و سایر کسانی که تا به شعر خانم‏ها می‏رسند می‏شوند بگویید!)
تازه کفش‏های من پاشنه ندارد!
پس دیگر از چه می‏ترسید ایها الناس؟!
نهایتاً این که اگر لابلای نقدتان خواستید لنگه کفشی پرتاب کنید می‏توانید خصوصی پرتاب کنید که به پیام بازرگانی تبدیل نشوید!


 نوشته شده توسط انسیه سادات هاشمی در جمعه 87/10/13 و ساعت 9:37 عصر | نظرات دیگران()

سلام.

با اولین کار به استقبال محرم...

 

از گوشه‏ی آسمان ندایی آمد
«یا ایتها النفس» سحر نزدیک است
یعنی که محرّم شده محر ِم بشوید
احرام شما به رنگ سرخ یکدست

باید همگی راهی میقات شویم
با پای برهنه و لباس احرام
لبیک لک الحمد الهی لبیک
هرچیز از این لحظه به جز عشق حرام

عشقی که طواف کربلا را گرداند
عشقی که قرین نیت قربت بود
از پشت نظاره‏های بالای تل
این عشق جمیل قابل رویت بود

آن روز یکی هروله می‏کرد مدام
در سعی میان خیمه و رود فرات
کوتاه شد از مشک دو دستش اما
سیراب شد از ناب‏ترین آب حیات

در حیرتم از تو ای زمین تشنه
وقتی که تمام مشک را نوشیدی
ای کاش که زیر پای آن طفل ذبیح
چون زمزم بامرام می جوشیدی

پژواک غریبانه‏ی «هل من ناصر»
ماتم‏زده در حال طواف است هنوز
چشمی نگران دوخته بر کعبه مدام
تا مهدی از احرام درآید یک روز

-------------------------------
در بعضی عزاداری‏ها هم خدا هست هم خرما.
در بعضی فقط خدا هست.
و در بعضی فقط خرما! مثل مسجد ما. یقین دارم که اگر شام نداشت نود درصد این جمعیت نبودند. لاقل قسمت زنانه!


 نوشته شده توسط انسیه سادات هاشمی در یکشنبه 87/10/8 و ساعت 12:14 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

خاکستر سرد
انسیه سادات هاشمی
مدرس ادبیات عرب و مترجمی عربی، شاعر، مترجم، نویسنده

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 41
بازدید دیروز: 20
مجموع بازدیدها: 372926
فهرست موضوعی یادداشت ها
شعر عاشورا[2] . شعر عربی، بحرین، یمن، لیبی، پایداری . شعر عید فطر پیام تبریک . شعر غدیر . شعر غدیر، امام علی، پیامبر، سقیفه، صحیفه ملعونه . شعر غدیر، غزل غدیر، امام علی علیه السلام . شعر فاطمی . شعر محرم . شعر، طنز، عید فطر . شهادت امام حسن عسگری علیه السلام . شهادت امام علی (ع)، شب قدر . شهادت امام علی النقی (ع) . شهادت امام موسی بن جعفر، شعر، غزل . شهادت امام هادی (ع) . شهادت حضرت زهرا (س) . شهادت حضرت علی اصغر، حضرت رباب، محرم، شعر عاشورایی، شعر آیینی . شهادت حضرت فاطمه(س)، غزل فاطمی، فاطمیه . طنز، شعر، عید فطر . عاشورا محرم حضرات پیامبر، علی، فاطمه، حسن، حسین، زینب (علیهم الس . غزل . غزل امام هادی . غزل رضوی . غزل عاشقانه . غزل مهدوی، امام زمان علیه السلام . فاطمیه . گلدن گلوب، اصغر فرهادی، گلشیفته فراهانی، جدایی نادر از سیمین . مترجمی عربی . مثنوی حضرت فاطمه . منابع ارشد . نزار قبانی، شعر عاشقانه، ترجمه عربی . نزار قبانی، شعر، نمایشگاه کتاب . وفات حضرت ام البنین، غزل پیوسته، شعر ام البنین . وفات حضرت معصومه(س)، چهارپاره . ولادت امام رضا (علیه السلم) . کارشناسی ارشد . کنکور . کنکور کارشناسی ارشد ادبیات عرب . امام حسین . ترانه، شعر عاشقانه . تست پردازش . حضرت عباس . حضرت علی اکبر . رباعی طنز مرگ ملک الموت . زبان حال حضرت زینب . زبان و ادبیات عربی . شعر آیینی . شعر امام رضا (علیه السلام) .
جستجو در صفحه

خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو
موسیقی وبلاگ من