خاکستر سرد
اجتماع دو نقیضیم برای خودمان
پادشاهیم و کنیزیم برای خودمان
بر سر تخت، شما توی سر هم بزنید
ما که در چاه عزیزیم برای خودمان
گرگ رفته است از این بازی و ما خوش داریم
بیجهت هی بگریزیم برای خودمان
...
میزبانیم و کسی جز خودمان مهمان نیست
خانهداریم و تمیزیم برای خودمان
خودمان خواستگار خودمانیم چه خوب!
خودمان چای بریزیم برای خودمان
.......
پ.ن: استقبال از شعر آقای مهدی فرجی:
دیگران هرچه که گفتند بگویند بیا
خودمان شعر بخوانیم برای خودمان
دیوانه همان دیوونه است که کت و شلوار پوشیده.